بنده سید اباذر هاشمی کوچکسرایی متولد 1356 در استان مازندران شهرستان قائمشهر هستم که بدلایلی از سال 59 در قم زندگی میکنم درسال 1377ذیپلم گرفته و درهمان سال در دانشگاه تربیت معلم استان قم در رشته ابتدایی قبول شدم و بعد از دوسال تحصيل وارد مدرسه شدم و بلافاصله در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم کارشناسی ارشد قبول شدم و درسال 82 مدرک لیسانس خود را دریافت نمودم
در زمان قبلوی تربیت معلم همیشه از یک چیز واهمه داشتم وان هم دست راستم بود که بدلیل مادرزادی 30درصد بیشتر کار نمیکند ولی با توکل به خدا به راه خود ادامه دادم بنده فرزند ایثارگر هستم مه در زمان شاه سه بار محکوم به اعدام بود و با پیروزی انقلاب اسلامی پدرم هم آزاد شد ولی تا الان بنده اصلا از سهمیه پدرم هیچ استفاده ای نکردم و تا الان اول خدا و بعد پدر و مادرم کمکم کردن من علاقه زیادی به شغل معلمی داشتم و اصلا فکر نمیکردم که روزی به آرزوی خود برسم.
بنده 25 سال خدمت هستم که11سال آن در روستاهای بد اب و هوا گذراندم متاسفانه در روستا بی مهری های زیادی به ما شد و همین عامل باعث شد که بنده انتقالی بگیرم و به داخل شهر بیاییم بعد از آن دچار ناراحتی قلبی شدم و از اداره خواستم که معاونت آموزشی یا اجرایی را به بنده بدهند که با پیگیریهای فراوان خودم توانستم معاونت آموزشی را بگیرم در این مدت بسیار سخت مخصوصا در روستا بنده هر روز نیم ساعت اضافه کاری میکردم که البته هیچ منتی نیست ولی دریغ از بک نفر که فقط بصورت لسانی از ما تشکر کند حتی یکسال به خاطر تجربیات فراوان که در پایه اول داشتم توسط وزیر مورد تقدیر قرار گرفتم وهمان تقدیر نامه انگیزه مرا برای تدریس بیشتر کرد در حال حاضر در استان قم شهر پردیسان مشغول به کار هستم قصد تعریف ندارم ولی در مدت 10سال که پردیسان آمده ام آنقدر که اولیا به بنده محبت دارند و داشتن که عوامل آموزشی و اداری این مار رو نکردن الان اگر اسم بنده رو بیارید باور کنید برای اینکه بچه شان در کلاس من باشن با هم مشاجره میکنند ولی درمدت 5سال که دوشیفت کار میکنم مخصوصا روز معلم جشنی گرفتند که بنده اشک میریختم از طرفی خوشحال بودم که اولیای قدردانی دارم و از طرفی ناراحت که این وظیفه اداره است واقعا الان که دوشیفت کار میکنم هر دوشیفت به جرات میتوانم بگوییم که از بنده راضی هستند وهمین برای بنده بسا اول خدا و بعد بنده خدا هیچی مثل این نیست که خدا رو شکر این نعمت به بنده داده شده انشالله که قدرشناس باشم
عزیزان اگر تمایل داشتین به بنده رای بدین حتما مواردی را که عرض کردم در نظر بگیرید ما معلمانی که اول در روستا خدمت کردیم خیلی اذیت شدیم ولی الان معلمها رو همین داخل شهر میفرستند تاره قبول نمی کنند واقعا نمیدونم چرا در آموزش و پرورش همه به یک چشم دیده میشوند و مطلب بعدی رو برای کسانی که تازه معلم شده اند دارم اینکه بنده در طی این سالها معلم هرچی سابقه اش بیشتر میشه هم از نظر معیشتی و هم از نظر میام تنزل پیدا میکنه خدا شاهده که ما با سابقه ها که تازه دوشیفت کار میکنیم زندگی نمیکنیم انگار روز به روز بیشتر پیش زن و بچه شرمنده هستیم عزیزان من مثل بقیه همکاران مدرک تشويقی و ضمن خدمت و هزاران چیز دیگه هم دارم ولی اینجا جای گفتن ایچی ها نیسن البته با احترام به همهی همکاران عزیزم باید بگم همکاران چرا از سختی زندگی خود صحبت نمی کنید چرا با خودتان احترام نمیگذارید این همه کارمند داریم کدوم ما مندی مثل معلم زندگی میکنه واقعا معلم ع غیر از حقوق چی داره عزیزانی که میگید من فلان مدرک رو دارم درست ولی در آموزش و پرورش چه تاثیری داره یکی از دلایلی که بنده ادامه تحصیل ندادم همین بود آخه فرق لیسانس و فوق لیسانس چقدره یک سوال از جناب وزیر دارم حقوق شما زمانی که در دانشگاه بودید والان که وزیر هستید یکی هستش خودتون قضاوت کنید سوال دوم چطور آقایون بالا دستی برای روش های آموزشی به کشورهای دیگر می روند و لی در مورد معیشت معلمان آنجا نمی پرسندلطفا کتاب آموزش و پرورش تطبیفی رو بخوانید به خدا متوجه میشید که من چی میگم تمام مواردی را که خودشون قانون کردن در این کتاب است ولی همین آقایونی که قانون ها رو نوشته اند خودشان قبول ندارند توصیه میکنم حتما این کتاب را بخوانید اون وقت متوجه عمق فاجعه خواهید شد ببخشید در دل معلمی بود که 25 سال کار میکنه ولی هنوز نتونسته یه ماشین پراید اونم دست دوم برا خودش بخره هروقت اومدم ماشین بخرم اجناس گرون شد واقعا تقصیر منه. درد و دل تمامی ندارد انشالله هرکسی این متن رو میخونه فقط برای امثال بنده دعا کنه بلکه گشایشی در زندگی امثال با فراهم بشه